در عجبم از مردمی که هر روز دل به یکی میبندند و فردا پسش میگیرند.... - باور کنید عـــــشــــق حرمت دارد!
چه رسم جالبی است، باورت میشود که تن هایی و بیکس و محتاج…
آموخته ام که همیشه کسی هست که به ما احتیاج داره
وقتی قادر نیستی خود را بالا ببری
وقتی خواستم زندگی کنم راهم را بستند
آدمها برای هم سنگ تمام میگذارند
دعای باران چرا؟ دعای عشق بخوان...! این روزها دلها تشنه تراند تا زمین ها! خدایا کمی عشق بباران...
آرامم مثل مزرعه ای که تمام محصولش را ملخ ها خورده اند... دیگر نگران داسها نیستم...
هرگز به دیگران اجازه ندهید قلم خود خواهی به دست گیرند دفتر سرنوشت را ورق زنند رویاهایت را پاک کنند و در پایان بنویسند قسمت نبود...
آن کسی را که دوست می داشتم آدم با گذشتی بود... از من هم گذشت...
دوباره سیب بچین حوا من خسته ام ... بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند..!
دلگیر نشو ازآدمها؟
از این شبهای بی پایان
کاش سه چیز نبود
محبت را از کودکی آموختم که خورشید را سیاه کشید تا پدر کارگرش در آفتاب نسوزد
در تمام رنج هایی که میبریم صبر اوج احترام به حکمت خداوند است
در این دنیا که نامردان عصا از کور میدزدند
چه کسی می گوید که گرانی اینجاست ؟
خدایا
یادمان باشد از امروز خطایی نکنیم
دیشت که ندانستم به خاطر کدامین
من به آمار زمین مشکوکم
درمشکلات گاهی صبر و سکوت کن و بپذیر
گفتم خداوندا همنشینم باش
تمام مزرعه را مترسک ها خوردند
صبرکن سهراب !
یاد دارم در غروبی سرد سرد
دلهای پاک خطا نمی کنند فقط سادگی می کنند و امروز سادگی پاک ترین خطای دنیاست
دلم گرم خداوندیست که با دستان من گندم برای یا کریم خانه می ریزد چه بخشنده خدای عاشقی دارم که می خواند مرا با آنکه میداند گنه کارم دلم گرم است می دانم بدون لطف او تنهای تنهایم |
About
Home
|